یک ۲۵ بهمن دیگر از راه رسید. یک سالی که هر روزش در انتظار خبری بودیم که محصورین آزاد شده اند و حصرکنندگان نه معترف به اشتباه خود- که سیاستمداران یا کمتر اشتباه می کنند! و یا از آن هم کمتر معترف به اشتباه خود می شوند- بلکه با شیوهای معقول به مصالحهای قابل قبول روی بیاورند.
متاسفانه این اتفاق نیفتاد. هر زمان هم که صدایی از گوشهای بلند شد، با اتهام رنگ و رو رفته ی « فتنه» مواجه شد.
جرس
صداهای متعدد از دولت در میان بیصدایی رییس جمهور و تاکید صرف هر از چند وی که وعدهها را فراموش نکرده است، همان بیصدایی را هم تحت الشعاع قرار داد. صداهایی در تایید حصر که هیچ گاه از سوی روحانی و سخنگوی دولت رد نشد و ملت همیشه در صحنه هم متوجه نشدند بالاخره موضع دولت محترم در رابطه با حصر را از کدام مقام مسوول باید شنید یا نشنیده گرفت. به گونهای که گاه کیهان شریعتمداری در مقام سخنگویی دولت برامد و به شفاف سازی نظرات روحانی در این زمینه پرداخت.
امروز ۲۵ بهمن است. جای آن است که رییس جمهور یا یک فرد مسوول صریح و شفاف اعلام کنند که تا به امروز دقیقا برای رفع حصر چهها کرده اند و چه گام هایی برداشته اند. اگر موضوع هستهای مهمترین موضوع کشور در حوزه سیاست خارجی است، حصر سه شخصیت مهم کشور که سالها در راس مهمترین نهادهای سیاسی، فرهنگی و علمی کشور بوده اند، در کنار حبس دهها نفر از چهرههای سیاسی، دانشگاهی و مطبوعاتی نیز در راس مهمترین مسایل داخلی کشور قرار دارد.
این تلقی که دولت فقط توانایی انجام یک هدف، آن هم در زمینه مذاکرات هستهای دارد و باید همه اقدامات دیگر تا تحقق نتیجه این مداکرات تعطیل یا تحت الشعاع قرار گرفته شود، به منزله بیمقدار کردن و ناتوان نشان دادن دولت و تقلیل آن به دولتهای عصر قاجاراست.
در این یک سال برخی به دنبال راهکارهای غیر رسانهای برای پیشبرد رفع حصر بودند، ولی واقعیت نشان از آن دارد که این رویکرد موفق نبوده و نخواهد بود. این راهکار حداکثر می تواند نشانه آن باشد که یا کاری انجام نمی شود و یا درحد لازم نیست و مثل خیلی از موضوعات دیگر قرار است مشمول مرور زمان شود. و شاید اگر تلاشها و پی گیریهای نماینده شجاع مجلس علی مطهری نبود، این مرور زمان با سرعت دل به خواه حصرکنندگان انجام شده بود.
نزدیک به شش سال از انتخابات چالش برانگیز ۸۸ گذشته و امروز بعد از گذشت شش سال بسیاری از واقعیات مطروحه در مناظرهها و سخنرانیهای انتخاباتی بیش از پیش عیان شده است. مضافا اینکه خیلی از موضوعات هم موضوعیت و اهمیت خود را از دست داده است. وقت آن است که همان نگاه برد - برد حاکم بر مذاکرات هستهای را بر موضوع رفع حصر نیز حاکم کنیم تا شاید قبل از به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای، این معضل ملی را با درایت مذاکره کنندگان داخلی حل و فصل کنیم.