دیشب با شبکهی تلویزیونی هما گفتگویی تلفنی داشتم. قرار بود گفتگو پیرامون عملکرد و جهتگیری مجلس ششم و هفتم باشد. در عمل ثقل بحث به سمت کابینهی احمدی نژاد و تحلیل رای مجلس هفتم به کابینه معطوف شد.
در برخی بحثها و تحلیلها، طی روزهای اخیر، در باب بیسابقه بودن نحوهی تعامل مجلس هفتم با کابینه احمدی نژاد زیاد صحبت شده؛ تا آنرا قرینهای بر استقلال این مجلس، به رغم همسویی بادولت، عنوان کنند. بخصوص وقتی که نحوهی تعامل مجلس پنجم و رای اعتماد کامل به وزرای خاتمی مثال زده میشود، این اقدام مجلس هفتم در رد چهار وزیر بیشتر معنا پیدا میکند.
این سوال در گفتگوی دیشب هم به چشم میخورد که علت تفاوت برخورد مجالس پنجم و هفتم با کابینههایی غیر همسو و همسو چه بود؟
در پاسخ گفتم شاید بتوان مجالس پنجم و هفتم را به لحاظ همسویی با هم مقایسه کرد، ولی مقایسهی کابینهی اول خاتمی و کابینهی احمدی نژاد کاری خطاست و قیاس، قیاسی مع الفارق است.
مگر میشود کابینهای که صبغهی غالب آن فرهنگی بود، با کابینهای که صبغهای نظامی-امنیتی دارد، همسان دانست؟ مگر میشود کابینهای با بار مدیریتی قوی که امتحان خود را در مدیریتهای قبلی خود پس داده را با کابینهای که اکثر وزرایش تجربهی یک روز کار اجرایی و مدیریتی در سطح کلان و حتی میانی ندارند و قرار است در طی دوران وزارت مدیریت را تجربه کنند، مقایسه کرد؟
اصلا شما دفاع خاتمی و وزرایی که بیش از همه در معرض هجمهی اکثریت مجلس پنجم قرار گرفتند را با صحبتهای اخیر مقایسه کنید، تا ببینید تفاوت از کجا تا به کجاست؟
عوامل مختلفی را در توضیح علت رای مجلس هفتم شرح دادم که توضیح آن از حوصلهی مطلب خارج است. فقط به آخرین دلیل میپردازم. گفتم رای عدم اعتماد مجلس به چهار وزیر نزدیک به احمدی نژاد یک پیام داشت: "اگر در انتخابات ریاست چمهوری کاندیدای آبادگران شورای شهر پیروز شد، رای عدم اعتماد به چهار وزیر نزدیک به احمدی نژاد به معنی پیروزی آبادگران مچلس در انتخاب کابینه است، که به رغم عدم هماهنگی رئیس جمهور با مجلس، مجلس کار خود را خواهد کرد ..."
اگر موفق به دیدن این گفتگو شدید، نظر خودتان را برایم بنویسید.