این روزها نسبت عجیبی بین صدای گنجی و تن رنجور او بر قرار شده. در برابر کینه، قساوت و تحقیر بیشتر، او هم صدایش بلندتر شده است؛ صدایی که در متن جهان طنین افکنده.
یکی از وکلای او را بازداشت کردهاند و برای وکیل دیگرش هم خط و نشان کشیدهاند. حتی به همسر رنج کشیدهاش هم رحم نمیکنند و با طرح مباحثی واهی واختلاف برانگیز سخن از ممنوعیت ملاقات گنجی با همسرش مطرح میشود.
همهی این اتفاقات اندک زمانی پس از فضای تصنعی پیش از انتخابات در حال وقوع است و تمام این جریانات در آستانهی معرفی دولت جدید است. دولتی که اعلام اسامی برخی اعضای آن در شرایط عادی چالش برانگیز و نگرانکننده بود. تردیدی نیست که برای منحرف کردن افکار عمومی از آن چه در شرف وقوع است طی روزهای آینده اتفاقات جدیدی رخ خواهد داد. سیاست حاکمان جدید حکم میکند که فضا غبارآلودتر شود. بازداشتهای جدید، احضارهای تازه، طرح مطالب محیرالعقول که از مخیلهی آقایان سرریز میکند، سرکوب مطالبات اقشار مختلف اجتماعی ... از جملهی این رخدادهاست.
همهی سخن این است که گنجی مینویسد و نوشتهاش را منتشر میکند. آن هم نه در مطبوعات ایران که اجازهی چاپ ندارند، که از طریق سایتهای خبری. آیا این همه هزینهی نظام در شرایط ویژهای که ایران با آن رویاروست، مدبرانه است؟