جلسه روز چهارشنبه رای اعتماد به چهار وزیر پیشنهادی رییس جمهور، از جهات مختلف جلسهای به یادماندنی خواهد بود؛ هم از جهت اظهار نظرهای نمایندگان مجلس و هم ازجهت نحوهی معرفی وزرای پیشنهادی توسط رییس جمهور و هم از جهت دفاع وزرای پیشنهادی از عملکرد و برنامههای خود برای کسب رای اعتماد.
الف - نمایندگان مجلس هفتم با هباهوی اصولگرایی و دفاع از ارزشها به مجلس راه یافتند. بدون تردید نحوهی آرا آنها میزان اصولگرایی و تقید آنها را به ارزشها به آزمون میگذارد.
ب - رییس جمهور، چه در طول برنامههای انتخاباتی و چه طی ماههای گذشته، بعد از سوار شدن بر قدرت همواره با حرکتهای نمادین و مردمپسندانه سعی کرده تفاوتهای خود را با دیگر روسای جمهور به رخ بکشاند.
بدون تردید یکی از اساسیترین تفاوتهای رییس جمهور فعلی با روسای قبلی در وزرای پیشنهادی است. افرادی بدون سوابق روشن و مشخص مدیریتی که به حیث همسایگی، همکاری ( در دانشگاه، جبهه یا شهرداری )، خویشاوندی، سابقهی نظامی – امنیتی – اطلاعاتی، یک شبه ره صد ساله پیموده، مجال تصمیمگیری در رده مدیریتی کلان جامعه را پیدا کردهاند.
هر چند دفاع از هر چهار مورد پیشنهادی برای وزارتخانههای مربوطه امر سادهای نیست، ولی چون به نظر میآید که قرار نیست قامت وزرای پیشنهادی از حد معینی بلندتر باشد، اصرار بر انتخاب وزیر قوی برای دولتی با شاکلهی فعلی امری غیر ممکن است. فقط یک سوال باقی میماند: با توجه به تاکید رییس جمهور بر امر سادهزیستی و تاکید بر امضای میثاق توسط وزرای پیشهادی بر تمکین به مفاد این میثاق، تکلیف وزیر گران قیمت نفت در این مجموعهی ساده زیست چه خواهد بود؟
ج - تصور نمیشود وزرای پیشنهادی در جلسهی رای اعتماد قدرت چندانی برای جذب آرای نمایندگان داشته باشند. به عبارتی تصمیم نمایندگان نه متاثر از نحوهی دفاع وزرای پیشنهادی، بلکه یا به حیث مصلحتگرایی یا متاثر از مراکز قدرت بیرونی و درونی مجلس و یا پیغامهای رسمی و غیررسمی است.
حال که سرنوشت "چرخش نخبگان" در جامعهی ما به چنین وضعیت فلاکتباری رسیده، باید منتظر ماند و دید دولت عدالتگستر مهرپرور، کی پول نفت را به سفرههای مردم تزریق خواهد کرد ...